اگه آمادگی داری یه سر بزن کارت دارم
عمو بنده را دیده و میگه آدم خبری نیست ؟ میگم نه
میگه خوب یه کاری بکن دلمون عروسی میخاد
خواهرم هم همینا میگه
اینا جای خود
شب اومدیم خونه با مامان و بابا بودیم ، دمه در که از ماشین پیاده شدیم از خونه همسایه صدای آهنگ و دست زدن میومد
مامان بغض کرده میگه خوش به حالتشون عروسی دارن
میگم مامااااااااااان آخه از کجا فهمیدی عروسیه ، یا نه اصلا شاید دو نفر بیشتر نباشن و صدای آهنگ را فقط زیاد کردن
خلاصه رفتیم توی خونه و بهش میگم میخای برات آهنگ بزارم برقصی میگه اره
رفتم آهنگ شاد ریختم توی فلش و آوردم گذاشتم و مامان یزره که رقصید میگه نه نمیخام خامش کن دلم میخاد با عروسم برقصم
با زور یه آهنگ عربی گذاشم و نگهش داشتم ، کلی خندیدم آخه عربی بلد نیست ، بعد میگه آدم کلاس رقص سراغ نداری؟
میگم مامانی آخه راست خودت بلدی همین بسه ، میگه میخام حرفه ای برقصم
خلاصه دوباره بغض میکنه میگه تو زن نداری غصه میخورم و رفت نشست
میگما یه فکر خوب دارم ، اگه کار هم داری، به خاطر من یسری بزن تا اینا قر خودشونا خالی کنن ، بعد اگه کار داشتی برو