loading...
لایو فان
sodabeh بازدید : 17 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
و اینگونه احترام مسجد را مخالفین شیعه حفظ میکنند...
بعد به شیعه ایراد میگیرند!
(اولش شاید بخندید اما بعدش واقعا گریه داره...)

sodabeh بازدید : 14 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)


Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

اون وقتها پشت دیوار خونتون، یک بوته ی گل یاس بود و بوته انقدر بزرگ شده بود که از روی دیوار و تا وسطهای اون طرفش اومده بود پایین ...

وقتهای غروب  می اومدی کنار دیوار می شستی و برای خودت یه آهنگی رو زمزمه می کردی و بعد گل ها رو بو میکردی و با ناز به اونها خیره می شدی.

بعد وقتی که می رفتی، من اون گلها رو می کندم و میذاشتم لای دفتر دیکتم.

 

حالا چند ساله که اون درختِ پرگل رو از ریشه کندن و تو هم بوی عطر گرونت تا مدتها که از کوچه می گذری تو فضا و محل می مونه.

اما من هنوز اون گلها رو لای دفترم بو می کنم.

 

هروقت لای دفترم و باز می کردم، خیره می شدم به اون گلها، معلم با خطکش از پشت میزد پس کلم که تو کی میخوای دیکتت رو درست کنی؟

من هنوزم نوشته هام پر غلط دیکته ست و مثل معلم قدیمی ام هنوز برام عجیبه که چرا نه دفتر دیکتم و میتونم عوض کنم نه بدون غلط و درست لغات رو بنویسم؟!


sodabeh بازدید : 13 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)

امروز سوار تاکسی شدم،

کرایه میشد هزار تومن...

منم یه هزاری پاره از یه راننده ی دیگه گرفته بودم گفتم بذار قالبش کنم

به این بنده خداو

خلاصه همینجوری که تو فکر پارگی پولِ بودم....

یه هو دیدم رسیدم به جایی که باید پیاده بشم

میخواستم تیریپ شخصیت بذارم واسه راننده مِن بابِ پارگی هزاری،

بگم "آقا من همینجا پیاده میشم،ببخشید پولم پارست"

که دیدم دارم از جایی که باید پیاده بشم رد میشم...

یه هو حول شدم گفتم:"ببخشید آقا... من همینجا پاره میشم!!!

من سکوت میکنم شماخودتون قیافه حضارروتصورکنید:|


sodabeh بازدید : 14 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
از خدا يک کمي وقت خواست
واي اي داد بيداد
ديدي آخر خدا مهلتش داد

*
آمد و توي قلبت قدم زد
هر کجا پا گذاشت
تکه اي از جهنم رقم زد

*
او قسم خورد و گفت
آبروي تو را مي برد
توي بازار دنيا
مفت قلب تو را مي خرد

*
آمد دور روح تو پيچيد
بعد با قيچي تيز نامريي اش
پيش از آنکه بفهمي
بالهاي تو را چيد

*
آمد و با خودش
کيسه اي سنگ داشت
توي يک چشم بر هم زدن
جاي قلبت
قلوه سنگي گذاشت
قلوه سنگي به اسم غرور
بعد از آن ريخت پرهاي نور
وشدي کم کم از آسمان دور دور

*
برد شيطان دلت را کجا، کو؟
قلب تو آن کليد خدا ، کو؟

*
اي عزيز خداوند
پيش از آنکه درآسمان را ببندند
پيش از آنکه بماني
توي اين راههاي به اين دور و ديري
کاش برخيزي و با دليري
قلب خود را از او پس بگيري.

سروده شده توسط: عرفان نظرآهاري

sodabeh بازدید : 20 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
جناب آقای طویلی

در گذشت مادر گراميتان را به شما و خانواده محترم تسليت عرض نموده واز خداوند بزرگ براي شما و بازماندگان صبر و براي آن مرحومه علو درجات را خواستاريم.


sodabeh بازدید : 17 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
1.بيا بابا آشتي

2.ن ن ن امكان نداره

1.بابا ورشكستمون كردي

2.نوچ ....

1.مشتريامون پريد اين هفته رو بيا از هفته ي بد نيا

2.اصن را نداره

و ...


تعداد صفحات : 15

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 143
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 38
  • بازدید ماه : 33
  • بازدید سال : 226
  • بازدید کلی : 4,101